کد مطلب:312249 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:249

در نینوا
سپاه نور حسینی (ع) در پی فشارهای مأموران عبیدالله، به ناچار در روز دوم محرم (61 ق) در كربلا (نینوا) [1] فرود آمد. عبیدالله بن زیاد در ضمن نامه ای به حر دستور داده بود تا حسین (ع) و یارانش را در مكانی نامناسب محاصره كند و آنان را در تنگنای بی آبی قرار دهد [2] پس از آن لشكری چهار هزار نفری از كوفیان به سركردگی عمر بن سعد به سمت كربلا گسیل داشت. آنان در روز دوم فرود امام حسین (ع) در كربلا به آن جا رسیدند و به لشكر حر پیوستند [3] ابتدا عمر بن سعد پیكی به سوی حضرت فرستاد و از علت حركت امام حسین (ع) به سمت كوفه جویا شد. امام (ع) پاسخ داد: «مردم كوفه از من دعوت كرده اند كه به آن جا روم و چنانچه از آمدنم نگران هستند برخواهم گشت.» [4] .

عمر بن سعد گزارش این پاسخ را برای عبیدالله ارسال كرد، ولی او كه تنها به كشتن حسین (ع) راضی می شد، بیعت با یزید را شرط ابتدایی قرار داد و نتیجه ی نهایی را موكول بدان كرد و این نیز فریبی بود كه پایان آن جز شهادت امام حسین (ع) چیزی نبود [5] عبیدالله با تحریك و ترغیب شمر، نامه ای تهدیدآمیز به عمر بن سعد نوشت و او را به جنگ با امام حسین (ع) وادار كرد و نیز به او هشدار داد كه در صورت خودداری از اجرای فرمان او، شمر به فرماندهی لشكر منصوب خواهد شد [6] .



[ صفحه 87]




[1] وقعة الطف، ص 177؛ الكامل، ج 4، ص 52؛ مقتل الحسين (ع)، ابومخنف، ص 193.

[2] الاخبار الطوال، ص 253؛ الكامل، ج 4، ص 52.

[3] الكامل، ج 4، ص 52؛ وقعة الطف، ص 180؛ الاخبار الطوال، ص 253.

[4] وقعة الطف، ص 184.

[5] اين مطلب را عمر بن سعد نيز دريافت. بنگريد به: وقعة الطف، ص 185 و نيز پاسخ او به نامه ي دوم عمر بن سعد در ص 188.

[6] وقعة الطف، ص 188.